پارادایم نظری حاکم بر دنیای اندیشه و نظر به طور عام و به تبع آن بر نظامهای تعلیم و تربیت به طور خاص منجر به آن شدهاست که عموما بر بعد شناختی تاکید شود و سایر ابعاد وجودی انسان نادیده گرفته شده یا مورد کمتوجهی قرار گیرد. به وضوح آشکار است که در بعد شناختی هم عموما بر حقانیت معرفت عقلانی، تجربی و منطقی تاکید میشود؛ به گونهای که این انحصار و محدودنگری موجب اعتبار مطلق علم به عنوان تنها کانال شناخت و دانستن شدهاست. بدیهی است که به سبب این رویکرد نوع و دامنه تجربیات افراد دچار محدودیت شده و ابعاد دیگر انسان و سایر قابلیتها و فرصتهای او معطل و دست نیافتنی باقی بماند (آیزنر، 1987).
انسان موجودی است چند بعدی و انتظار میرود که نظامهای تعلیم و تربیت به تبع ابعاد مختلف وجودی او به پرورش همه جانبه قابلیتها و ظرفیتهای انسان توجه داشته باشند. بدیهی است که پرورش هر یک از قوا و تواناییهای موجود انسانی امکانات و فرصتهایی را برای فرد و جامعه فراهم میسازد و نتایج و تاثیراتی را در پی خواهد داشت. انسان تنها موجود در پهنه گیتی است که از موهبت و قدرت بیان زیباییهای هستی برخوردار است هنر جوشش طبیعی چشمه زلال احساس، عاطفه، تخیل و تجلی روح آدمی است. چشمه ساریست که پیوسته باید پاک و زلال باقی بماند، راهش گشوده شود و سرچشمه حیات بخش به کشتزارهای تشنه روح و روان جامعه رشد و طراوت ببخشد. انسان با هنر آرامش میگیرد و خواستههای والای خود را در هنر متجلی میبیند و بدین ترتیب در وی تحولی عمیق و آسمانی رخ میدهد (خیاطی، ۱۳۸۰).
هنر تجسم خلاقیت انسان و حس زیباییشناختی اوست. هنر در پایدارترین و وسیعترین جلوههای خود به آرمانها، شناختها، احساسها، مهارتها و ارزشهای ژرف و بنیادی نظر دارد که انسان با تکیه بر آن از علایق و شناختهای سطحی میگذرد. در واقع هنر تحول واقعی و اصیل انسان را که نتیجه روکردن آگاهانه و آزادانه وی به ارزشهاست امکانپذیر میسازد. آنچه که این تحول را ممکن و تسهیل میکند تربیت است، از این رو ما به تربیت هنری بشر بهتر به منظور پرورش انسانهای کامل و رشد یافته یعنی شهروندانی که تمدن شایسته و مطلوبی را ارزشگذاری کنند نیازمندیم (فاولر، 198، ص.۶۲ به نقلز از مهرمحمدی و امینی، 1380). بستگی میان تربیت و هنر چندان است که حتی برخی از صاحب نظران معتقدند که پایه اصلی تربیت هنر است.
هنر اساس تربیت است. هنر عقل و احساس ما را متحد، تخیل ما را تحریک و محیط ما را دگرگون میکند. سالها پس از آنکه دستاوردهای مادی فراموش میشوند هنر به منزله نماد نگرشهای معنوی باقی میماند. هنر از هر نظر شاهدی است بر جستجوی بشر برای به دست آوردن جاودانگی (،مایر ترجمه فیاض، ۱۳۷۴، ص. ۵۹۸ به نقل از مهرمحمدی و امینی، 1380 و رضایی، 1392).
چرا تعلیم و تربیت هنری مهم است؟
آنچه هنر را به موهبتی ویژه در تعلیم و تربیت بدل میسازد، زبان مبتنی بر صور خیالی است. در حالی که زبان علم و فلسفه زبان عبارتها است. هنر انعکاس تجارب هر نسل طبق قواعد و شرایط زمان و مکان، ترجمان زندگی یا بیان زندگی از نقطه نظر خاصی است و آن تقلید و انعکاس صرف جهان و طبیعت است. آن دسته از نظامهای آموزشی که نگرش و برداشت محدودی به دانشآموزان یا استعدادهای آنان دارند، عمدتا تلاش خود را محدود و صرف به رشد و آموزش حوزههای شناختی و ذهنی دانشآموزان میکنند و از توجه و پرورش سایر ابعاد وجودی آنان که در تکوین شخصیت متوازن تاثیر بسیاری دارد، عملا باز میمانند. در این میان هنر به راستی دارای نوعی ارزش اخلاقی است؛ هنر ما را از بینشی تخیلی نسبت به دیگران برخوردار میکند و از طریق القای ارزشها و نگرشها، اغلب به شیوههای ظریف و غیرمستیقم تاثیر اخلاقی دارد.
مطالعات گستردهای از تاثیرات هنر در سطح جهانی صورت گرفتهاست. مطالعات تجربی حاکی از آن است که هنر، سلامت و رفاه افراد را بهبود میبخشد. با این حال، اینکه چگونه درک زیبایی شناختی بر حالات شناختی و عاطفی ما برای ارتقای رفاه جسمی و روانی تأثیر میگذارد، هنوز مشخص نیست. دیدگاههای روانشناختی و علوم اعصاب تجربه زیباییشناختی را بهعنوان یک فرآیند پاداشدهنده در نظر گرفتند و پیوندی بین تجربه زیباییشناختی و لذت را فرض گرفتهاند (برلین، 1974 ؛ لدر و همکاران، 2004 ؛ سیلویا، 2005). مطالعات اخیر نشان میدهد که هنرها میتوانند سلامتی و بهزیستی روانشناختی را ارتقا دهند و ابزاری درمانی برای بسیاری از افراد به ویژه نوجوانان، سالمندان و افراد آسیبپذیر ارائه دهند (Daykin et al., 2008 ; Todd et al., 2017 ; Thomson et al., 2018). تجربه زیبایی شناختی با ذهن آگاهی همراه است، زیرا منجر به افزایش توانایی درگیر شدن ادراکی با یک شی میشود (هاریسون و کلارک، 2016).
آیا هنر صرفا یک فراغت است؟
مکاتب گوناگون فکری، سیاسی و اعتقادی هنر را به منزله وسیلهای کارآمد جهت توسعه مفاهیم و معارف مختلف در جامعه دانستهاند. علی رغم این تصور رایج که هنر فقط وسیلهای است که اوقات فراغت را پر میکند و عدهای از صاحب نظران هم بر آن تاکید کرده و سعی در تثبیت و تعمیق این تصور و اندیشه داشتهاند؛ به هر روی گرایش انسانها به زیبایی اعم از زیباییهای طبیعی و زیباییهای هنری دال بر این است که هنر نه مختص بعضی از انسانهاست و نه صرفاً اختصاص به اوقات فراغت دارد. از این رو ضرورت دارد هنر و زیبایشناسی از حاشیه به متن آمده و ارزش و اصالت واقعی و درخور یابد (رضایی، 1392).
سلطه اندیشههایی مانند آنچه اسپنسر که علوم انسانی و هنر در آموزش و پرورش را اوقات فراغتی دانستهاست باعث شده که بر برنامههای علمی و رشد مهارتهای شناختی تاکید بیش از حد شود و قلمروهای دیگر مانند فرهنگ، هنر و زیباییشناسی مورد غفلت یا حداقل بیتوجهی قرار گیرند. چری (2001) در مطلبی اشاره کردهاست که امروزه در بسیاری از مدارس با هنرها چنان برخورد میشود که گویی هنرها در توسعه رفاه فردی و اجتماعی اهمیتی ندارند. ماکسین گرین که به عنوان متخصصی برجسته درباره سواد زیباییشناسی در همه سطوح از جمله تربیت معلم سخن گفتهاست؛ استدلال میکند که درک کردن، تخیل و تصور کردن امکانهای جدیدِ بودن و عمل، عبارت است از وسعت بخشیدن دامنه آزادی برای فرد و زمانی که افراد کاری میکنند تا چشماندازهای جدیدی را به روی یکدیگر بگشایند، ممکن است راههای دگرگون کردن دنیاهای زیسته خودشان را نیز کشف کنند و بیابند.
چرا پرداختن به این موضوع مهم است؟
آنچه در این مقاله کوتاه در تلاش بودیم توضیح دهیم ضرورت توجه به موضوع تعلیم و تربیت هنری است. رویکردی که میتواند تحولی شگرف در نظام آموزش و پرورش ایران بزند. از جمله اهداف ما در مدرسه گفتوگو تغییر نگرش معلمان نسبت به امور مرتبط با تعلیم و تربیت است. هنر جایگاهی رفیع هم در بعد نظری و هم در عمل در تعلیم و تربیت دارد که در روزگار امروز آموزش و پرورش در ایران مورد غفلت اساسی واقع شدهاست. در همین راستا و در مسیر تغییر نگرش و توسعه فکری مربیان، معلمان، فعالان و علاقمندان تعلیم و تربیت فعالیتهای مختلفی در مدرسه گفتوگو صورت گرفتهاست. برای نمونه میتوانید محتوای دوره رایگان «تعلیم و تربیت هنری» با ارائه دکتر بهارک اعظمی را تهیه کنید یا به فایلهای صوتی نشست «فکرپروری کودکان در آینه تعلیم و تربیت هنری» که توسط مدرسه گفتوگو با همکاری فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران برگزار شدهاست توجه کنید. همچنین از اینجا میتوانید دفترچه رایگان «درآمدی بر تربیت هنری کودک» را دانلود و مطالعه کنید.
منابع متن
- خیاطی، م. (1380). تربیت. نشریه تربیت، شماره 7.
- موسوی، ص؛ رهنما، الف و فرمیهنی فراهانی، م. (1398). هنر و تعلیم و تربیت. تهران: نشر آناپنا.
- رضایی، م. (1392). تربیت هنری در نظام آموزشی ایران. نشریه مطالعات فرهنگ و ارتباطات، شماره 22.
- مهرمحمدی، م و کیان، م.(۱۳۹۷). برنامه درسی و آموزش هنر در آموزش و پرورش، تهران: انتشارات سمت.
- مهرمحمدی، م و امینی، م. (1380). طراحی الگوی مطلوب تربیت هنری در دوره ابتدایی. فصلنامه علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا، 11(39).
- Mastandrea Stefano, Fagioli Sabrina, Biasi Valeria. (2019). Art and Psychological Well-Being: Linking the Brain to the Aesthetic Emotion. Frontiers in Psychology Journal, V. 10, DOI=10.3389/fpsyg.2019.00739