پدر و مادر بودن کار راحتی نیست، پدر و مادر خوب بودن کار سختی است. چه چیزی شما را تبدیل به والدین خوب میکند؟ یک پدر و مادر خوب تلاش میکنند براساس علایق و اولویتهای کودک خود تصمیمگیری کنند. پدر و مادر خوب بودن فقط به خرید کردن، فراهم کردن خواستههای کودک و به طور کلیتر، به آنچه برایشان انجام میدهید نیست، بلکه ممکن است شما به دلایلی از تهیه کردن چیزی امتناع کنید و قصد پشت آن قطعا به ضرر فرزندتان نبوده و این نیت شماست که مشخص میکند چطور والدینی هستید. یک پدر و مادر خوب نباید تمام عیار باشند. هیچ کس کامل نیست. همانطور که هیچ پدر و مادری هم کامل نیست. وقتی انتظاراتی را در ذهن خود تدوین میکنید به خاطر داشته باشید که هیچ کودکی هم کامل نیست. اما منظور این نیست که ما نباید در جهت رسیدن به هدف تلاشی بکنیم.
ابتدا استانداردهای بالایی برای خود تعیین کنید بعد کودک را در اولویت دوم قرار دهید. ما برای آنها نمونه یک الگوی خوب هستیم.
در ادامه 10 نکته در مورد یادگیری مهارت های فرزندپروری و والدگری مؤثر مطرح میشود که نه ساده هستند و نه به راحتی قابل انجام اند. بعلاوه احتمالاً هیچ کودکی نتواند همزمان به همه آنها با هم عمل کند. اما اگر بتوانید تمرکزتان را روی یکی آنها نگه دارید، حتی اگر در بازه زمانی های متفاوت روی آنها کار کنید، باز هم در مسیر درستی حرکت خواهید کرد.
۱۰ نکته برای بهبود مهارتهای فرزندپروری و والدگری
الهام بخش باشید!
سعی کنید حرف و عملتان را با هم یکی کنید. آنچه میخواهید فرزندتان انجام دهد را به او دیکته نکنید. بهترین راه برای آموزش نشاندادن در عمل است. انسان به دلیل یادگیری از طریق تقلید جزو گونههای خاص محسوب میشود. ما برای الگوگیری از حرکات دیگران برنامهریزی شدهایم که این راهی است برای درک بهتر و همراهی با دیگری. کودکان هرکاری که والدین آنها انجام میدهند را به خوبی تماشا میکنند، همان کسی باشید که دوست دارید کودک شما باشد. به فرزندتان احترام بگذارید، به او رفتار و نگرشهای مثبتی نشان دهید، نسبت به هیجانات و عواطف کودک همدلی به خرج دهید؛ در نتیجه به ازای توجه و اهمیتتان، کودک از شما پیروی خواهد کرد.
به فرزندتان با عملتان محبت کنید!
وقتی مدیریت شده عشق بورزید، فرزند لوسی نخواهید داشت. آیا در ابراز محبتتان زیادهروی میکنید؟ بیش از حد خرید میکنید؟ به او ساده میگیرید؟ کم توقع میشوید؟ و با پایین آمدن انتظارات شما از فرزندتان فکر میکنید او را آزاد گذاشتهاید؟ ولی این رفتار نه تنها تاثیر عکس دارد بلکه فرزندی لوس خواهید داشت. عشق ورزیدن میتواند در حد یک آغوش گرم، صرف وعدههای غذایی خانوادگی در کنار هم، وقت گذراندن و گوشدادن به مشکلات کوچک و بزرگ آنها ساده باشد. این اعمال عاطفی میتواند باعث ترشح هورمونهای ایجاد کننده حس خوب مانند اکسیتوکسین، اپیوئیدها و پرولاکتین شود. این ناقلهای عصبی میتوانند حس عمیقی از آرامش، صمیمیت، اقناع و رضایت عاطفی را ایجاد کند. به کمک چنین خصوصیاتی کودک انعطافپذیری خواهید داشت که رابطه نزدیکتری نیز با شما دارد.
والدگری مهربانانه و مثبت را تمرین کنید!
نوزادان با حدود ۱۰۰ میلیارد یاخته عصبی و اتصالات نسبتاً کمی متولد میشوند. افکار ما محصول این اتصالات هستند، اینها محرک اعمال ما هستند، شخصیت ما را شکل میدهند و اصولا تعیین میکنند چه کسی هستیم! آنها از طریق تجارب موجود در سراسر زندگی ما خلق، تقویت و شکل داده میشوند. به فرزندتان به خصوص در سالهای اولیه، در کسب تجارب و ایجاد تعامل مثبت خانوادگی کمک کنید. سپس آنها میتوانند تجربیات مثبتی که خودشان به آن دست پیدا کردهاند را در تعاملاتشان با دیگران به کار گیرند. با او کارهای بامزه انجام دهید و شعر بخوانید. با فرزند خود بخندید، او را قلقلک بدهید. با آنها قشقرش بهپا کنید. با یکدیگر با یک نگرش مثبت مسائل را حل کنید.
این تجربیات مثبت، نه تنها موجب ارتباطات عصبی خوبی در مغز کودک شما میشوند، بلکه خاطراتی را با شما شکل میدهند که کودک همواره در زندگی به یاد خواهد داشت. وقتی صحبت از تربیت به میان میآید، به سختی میتوان صریح و دقیق بود، به خصوص وقتی با مشکلات رفتاری سروکار دارید. اما با استفاده از تربیت مثبت و پرهیز از تنبیههای خشن چنین چیزی امکان پذیر است. پدر و مادر خوب بودن به معنای آن است که شما باید فرق اخلاق خوب و بد را به کودک خود یاد بدهید. تعیین محدودیتها و سازگاری، رمز انضباط خوب است. هنگام اجرای این قوانین مهربان و قاطع باشید. بر روی دلایل پشتوانه رفتار کودک تمرکز کنید. همچنین آن را تبدیل به فرصتی برای یادگیری در آینده او کنید نه فرصتی برای تنبیه در مورد گذشته.
تعیین محدودیتها و ثابتقدم بودن در آنها پیروی از قاعده طلایی است که اشاره دارد: شخص باید به گونهای با دیگران رفتار کند که دوست دارد دیگران در شرایط مشابه با او آنگونه رفتار کنند. وقتی قوانینی را تعیین میکنید و آنها را اجرا میکنید مهربان و محکم باشید. وقتی کودک بدرفتاری میکند، روی اینکه آن رفتار بد از کجا نشأت گرفته است، تمرکز کنید. هنگامی که کودک رفتار بدی بروز میدهد، اگر بلافاصله او را تنبیه کنید اشتباهش را بارها تکرار خواهد کرد، به جای اینکه رفتار خطای او را ماندگار کنید به او فرصت دهید از اشتباهات خود درس بگیرد؛ در آینده نه چندان دور رفتار مثبتتر و بهتری از او خواهید دید.
-
پناه و مامن فرزندتان باشید!
با صحبتکردن به یکپارچه شدن ذهن آنها کمک کنید!
اکثر ما از اهمیت ارتباط آگاهیم. با کودک گفتوگو کنید و گوش شنوای او باشید. شما با حفظ ارتباطی تعاملی و صمیمانه، میتوانید آغوش امنی فراهم کنید تا هنگام بروز مشکل به آن پناه بیاورد. داشتن ارتباطی موثر با دیگر کودکان به او کمک میکند تا اجزای مختلف مغزش را یکپارچه کند. این فرآیندی حیاتی در رشد کودک است. عمل یکپارچهسازی شبیه کارکرد بدن ما است که برای حفظ بدنی سالم، ارگانهای مختلف نیاز به هماهنگی و همکاری دارند. وقتی اعضای مختلف بدن یکپارچه میشود کودکان تندرست، خوشحال و سازگارتر خواهند بود. در نتیجه شاهد قشقرق و نقنق کمتر؛ رفتارهای خوب، همکاری بیشتر و همدلانهتر خواهید شد. برای مثال درباره دردسرها و مشکلاتی که تا به حال تجربه کردهاند صحبت کنید. نه با قصد ورود و دخالت در حریم شخصی او؛ کاملا محتاط و دوستانه جلو بروید و از قبل فضای امنی را برای او فراهم کرده باشید. از کودک خود بخواهید اتفاقی که برایش افتاده و حسی که در او ایجاد شده را توصیف کند. شما نباید به او راهحل بدهید. برای پدر و مادر خوبی بودن نیاز نیست پاسخ همهچیز را داشته باشید، همین که آنها را با سؤالات واضح و روشن به چالش بکشید و با دقت به صحبتهای آنها گوش دهید، به آنها در حسکردن تجارب و کاملکردن خاطرات کمک خواهید کرد.
-
به دوران کودکی خود فکر کنید!
-
به رفاه و سلامت خود توجه کنید!
والدین نیز به آسایش نیاز دارند. برای حفظ انرژی و جلوگیری از آسیبهای احتمالی به سلامت خود نیز توجه کنید. اغلب سلامت خود، زندگی زناشویی و حتی خریدکردن برای خود یا تولد کودک در اولویتهای کم اهمیتتر قرار میگیرند. اگر شما به اینها توجه نکنید بعداً تبدیل به مشکلات بزرگتری خواهند شد. به خوبی از نظر روانی و فیزیکی خود را تغذیه کنید. زمانی را به تقویت رابطه خود با همسرتان اختصاص دهید. اگر این دو حیطه رشد نکنند، کودک شما نیز عذاب میکشد.
والدینی که پریشان و نابسامان باشند بیشتر مستعد دعواکردن هستند. از مراجعه به مشاور یا خواندن کتابها و شرکت در جلسات و دورههای کمک آموزشی خانواده، نترسید. از کمکگرفتن فرار نکنید. با خوتان برای نفسی تازهکردن و استراحت، مدیریت استرس و آرامش ذهن، خلوت کنید و برای مراقبت از خودتان زمان بگذارید. چگونگی مراقبت جسمی و روحی از فرزند، تفاوت بزرگی در خانواده و تربیت خانوادگی افراد ایجاد میکند. اگر به میزان لازم برای خانواده و تربیت خانوادگی وقت گذاشته نشود و ناکام بماند، کودک نیز آسیب خواهد دید.
-
فرزندان خود را به هیچ شکل تنبیه بدنی نکنید!
بدون شک برخی از والدین از اینکه کتکزدن میتواند در لحظه فرزند را سر جایش بشاند، آرامش خاطر کوتاه مدتی را احساس میکنند که گاهاً به آن نیاز دارند. اما این روش به کودک در تشخیص خوب از بد کمکی نمیکند. این فقط به کودک یاد میدهد که از عواقب کارهایش بترسد. در عوض کودک برای اینکه تنبیه نشود و گیر نیافتد، از تکرار و انجام رفتارهای نامناسب جلوی شما اجتناب میکند، اما چند برابر آن را در نبود شما بروز خواهد داد و گاهی ممکن است فرزند شما لجباز، ترسو و ضعیف شود. شما با کتکزدن، به فرزند خود یاد میدهید خشونت راهحل همه مسائل است، کودک نیز الگو سازی میکند و پرخاشگر خواهد شد. کودکانی که تنبیه بدنی میشوند بیشتر مستعد دعوا و کتککاری با دیگر کودکان و حتی بزرگسالان هستند. آنها به احتمال زیاد، زورگو و قلدر شوند اما از درون چندین برابر قدرتی که نشان میدهند، آسیب میبینند و ضعیف هستند و برای جبران ضعف درونی دست به خشونتهای بزرگتر میزنند. به طور مثال برای رفع اختلافات، حتی اختلافات کوچک، از ضرب و شتم استفاده میکنند. علاوه بر این بعدها در زندگی به طور بالقوه ظرفیت بیشتری برای ایجاد بزهکاری، رفتارهای ضداجتماعی و مجرمانه و اختلالات سلامت روان میشوند. رابطه خانوادگی خوبی نیز نخواهد داشت و نمیتوانند خانوادهای سالم و شادی تشکیل دهند؛ زیرا کسی که از قربانیان خشونت خانگی باشد، خود نیز به جمع سوء استفاده کنندهگان خواهد پیوست. جایگزینهای مختلف بهتری مانند تربیت و والدگری مهربانانه و مثبت وجود دارد که اثر بخشی چندین برابر آنها ثابت شدهاست.
هدف خود از تربیت را بهخاطر بسپارید و دیدگاهی ثابت داشته باشید!
هدف شما از تربیت و پرورش کودکتان چیست؟
اکثر پدر و مادرها دوست دارند فرزندشان از نظر درسی عالی عمل کند، خلاق و سازنده باشد، مسئولیتپذیر و مستقل بار بیاید، از برقراری روابط عمیق با خانواده و دیگران لذت ببرد، با ملاحضه و شفیق باشد و زندگی شاد، سالم و رضایتبخشی داشته باشد. اما هرکدام از این پدر و مادرها چقدر زمان صرف مطالعه و کار بر روی این اهداف میکنند؟ اگر شما مثل اکثر والدین عمل میکنید احتمالاً روزها را شب کرده و ساعتها را پشتسر میگذارید. همانطور که سیگل و برایسن در کتاب «کتاب ذهن کودک» میگوید: «بهجای اینکه به رشد فرزندتان کمک کنید، زمان را صرف تلاش برای زنده ماندن میکنید!»
اجازه ندهید مراتب بقاء بر زندگی شما چیره شوند؛ هرگاه شما یا فرزندتان احساس عصبانیت یا ناامیدی کردید، یک قدم به عقب برگردید. در مورد آنچه او و شما را عصبانی و دلسرد کرده فکر کنید. در واقع، کجخلقی هایشان چه غلیظ باشد چه زیرپوستی، راههایی وجود دارد که آنها را به فرصت یادگیری برایشان تبدیل کنید. به جای اینکه بخاطر رفتارهای طبیعی و متناسب با اقتضای سنشان با آنها سروکله بزنید و کنترلشان کنید، وقت خود را صرف پیدا کردن قلق کودک کرده و آنچه با روحیات آنها سازگار است پیدا و شناسایی کنید. انجام دادن این کارها نه تنها به داشتن و حفظ دیدگاهی واقعبینانه و مثبت کمک میکند، بلکه شما نیز بر روی هدف اصلی خود در فرزندپروری؛ یعنی ایجاد یک رابطه خوب و صمیمانه با کودک، کار میکنید.
-
به کمک آخرین تحقیقات روانشناسی و علوماعصاب میانبر بزنید!
منظور ما از میانبر زدن این نیست که برای فزندتان کمبگذارید یا دست از تلاش بردارید. منظور ما این است که از چیزهایی که قبلاً توسط دانشمندان شناخته شدهاست، بهره ببرید. فرزندپروری و والدگری یکی از مهمترین حیطههای تحقیقاتی در روانشناسی است. بسیاری از تکنیکها، شیوهها و عادات فرزندپروری از نظر علمی مورد بررسی و کیفیتسنجی قرار گرفتهاند. براساس این تحقیقات، که بخشی از آنها تأیید و بخشی تصحیح یا تکذیب شدهاند؛ استفاده از دانش علمی به هیچ وجه یک استراتژی و راهبرد یکسان برای همه ندارد. هر کودکی متفاوت است. از این رو شما «آنچه میتوانید» و «آنچه باید» را با سبکهای فرزندپروری خود تعدیل کنید. حتی در بهترین شیوه فرزندپروری، روشهای موثر زیادی وجود دارد که میتوانید با توجه به خلق و خوی فرزندتان آن را برگزینید. راههای جایگزین و بهتری از کتکزدن و تنبیههای بدنی برای تربیت فرزند وجود دارد، به طور مثال برای بار هزارم هم که شده آنها را راهنمایی کنید، با دلیل و استدلال حرف بزنید و برایشان دوره زمانی، محدودیت و کسر امتیازاتی از این قبیل تعیین کنید. شما میتوانید بدون تنبیههای خشن و با در نظر گرفتن روحیه و مزاج کودک خود شیوههای تربیت موثرتر را پیش بگیرید.
البته هنوز هم میتوان از شیوههای تربیتی سنتی (مثل کتک زدن با ترکه) استفاده کرد ولی نه تنها آثار مخرب شدید بلند مدتی بر فرزندتان خواهد گذاشت بلکه ممکن است نتیجهبخش هم نباشد.
بر اساس یک فرضیه، کودکان با روحیات و حساسیتهای متفاوت، واکنشهای متفاوتی نسبت به کیفیت والدگری والدین خود بروز میدهند. رفتار و واکنش بد حاصل فرزندپروی و کنش بد است؛ والدینی که کودکی با روحیه حساس دارند، برای رسیدن به نتیجهای مطلوب باید سبک فرزندپروری مناسب و والدگری مختص فرزند خود را بیابند. کودکانی که سطح حساسیت پایینتری دارند، از رفتارهای سختگیرانه پدر و مادر خود کمتر اذیت خواهند شد و حتی ممکن است اثر خوبی از این فرزندپروری روی آنها باقی بماند.
پس چرا با وجود روشهای تربیتی اثربخش و جدیدی که به لطف پیشرفت علم میتوانیم با کمترین هدر رفت زمان و سلامتی، از نتیجه و سوابق آن اطمینان حاصل کنیم، باز هم از شیوههای مخرب فرزندپروری سنتی استفاده کنیم؟
اهمیت تاثیر فرزندپروری و والدگری را نمیتوان دست کم گرفت. شناسایی و استفاده از توصیههای علمی یا همان میانبرها سادهترین راه برای والدین نیست؛ حتی ممکن است در کوتاه مدت، انرژی بیشتری از آنها بگیرد. اما در دراز مدت، والد و فرزندش را از شر رنج و سختیها، نجات خواهد داد.