معلم به نوعی هسته و نقطه کانونی نظام تعلیم و تربیت است. اوست که آنچه در برنامه درسی و محتوای آموزشی طراحی و تدوین شده‌است را در اختیار فراگیر قرار می‌دهد و اوست که تعیین می‌کند هر جزئی از برنامه چه‌طور به فراگیر منتقل شود. معلم خود الگویی زنده و پویا برای یادگیری‌های فراگیر است و چه بسا یادگیرنده زمان بیشتری از آنچه در خانه است را با او سپری کند. تمام این موارد و بسیاری ملاحظات در نقش کلیدی معلم ما را بر آن داشت تا در مسیری حرکت کنیم که بتوانیم به توانمندسازی و توان‌افزایی معلمانی که امکانات مالی یا دسترسی مناسب برای بهره‌مندی از آموزش‌های باکیفیت را به دلیل جبر جغرافیایی ندارند بپزدازیم. ما در این مسیر با حمایت خیرین، فعالان عرصه تعلیم و تربیت و خود معلمان مناطق کم‌برخوردار کشور روزآمدترین خدمات آموزشی را به محروم‌ترین نقاط ایران زمین هدایت می‌کنیم.  

هیچ کودکی نباید به دلیل مشکلات مالی از امکانات و آموزش‌های باکیفیت تربیتی محروم شود. این جمله را بارها شنیده‌ایم و شاید ساده از کنارش عبور کرده‌ایم؛ اما این جمله برای ما که معلمانی هستیم با عشق و علاقه‌ای بسیار به کودک معانی عمیقی دارد. اینکه کودکی به دلیل جبر جغرافیایی یا ناتوانی خانواده‌اش در تامین هزینه‌‌هایش نتواند در مسیر استعدادها و علایق خود گام بردارد و از لذت و حیرتی که در مسیر یادگیری می‌تواند تجربه کند محروم شود قسمتی دردناک از مواجهه معلم با ناملایمات اجتماعی است. درب مدرسه گفت‌وگو به روی تمام کودکانی که چالش‌های مالی راه یادگیری‌شان را سد کرده‌است همواره گشوده‌است. ما با تکیه بر مطالعات جهانی و منابع و اطلاعاتی که در این حوزه وجود دارد، به یاری کودکان می‌رویم تا بتوانیم آینده‌ای آرام‌تر را برای آن‌ها به ارمغان آوریم.